حقوق زن (شاعرانه)
یکدم زحقوق مدنی دم بزن ای زن
چون صاعقه بر عالم وآدم بزن ای زن
با آن دل پرسوز ، حقوق بشر آموز
واین غنچه به تاج سر عالم بزن ای زن
تقدیر چنین بود که رستی ز قضاوت
فریاد ز تقدیر و قضا کم بزن ای زن
روزی که سروکار تو در دست «گذشت» است
کمتر ز حقوق مدنی دم بزن ای زن
از مانع تبعیض گذر کردی و امروز
با غنچه دم از پاکی مریم بزن ای زن
با دست محبت ز سر حق حضانت
بر زخم دل آینه مرهم بزن ای زن
سرمنزل اندوه ، طلاق است و فراق است
این زمزمه ها را همه بر هم بزن ای زن
تیمورزمانی
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 21:59 توسط تیمور زماني
|
وبلاگی برای ارتباط با دوستان همکلاسی _ دانشجویان حقوق دانشگاه شیراز (ورودی های 1371)