ورشکسته دلم
در آرزوی خیال رخ تو خسته دلم
در اشتیاق جوانی ز جان گسسته دلم
غبار غم به سرشک شبانه میشویم
به رسم عاشقی ای ماه من شکسته دلم
دل شکسته به زلف نگار پیوسته است
به قلب خود چه کنم من که ورشکسته دلم
ز مکتب تو خرد دست بر نمیدارد
که بند عشق تو بر پای عقل بسته دلم
به باغسار تجلی نمیدهی راهم
کنار ساحل غفلت به گل نشسته دلم
در انتظار ,(زمانی)!دلم گرفتار است
خیال میکنم امشب ز غصه رسته دلم
تیمور زمانی
١٣٨٦/١١/٢٣
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 18:43 توسط تیمور زماني
|
وبلاگی برای ارتباط با دوستان همکلاسی _ دانشجویان حقوق دانشگاه شیراز (ورودی های 1371)